دفتر خاطرات ندا



گاهی دلم میخواد بند تعلق به این صفحه ی چند اینچی رو بکنم از خودم

 

که اسیر یک جا نشستن و چشم دوختن و منتظر بودن و . نشم

 

باید یه کاری کنم

یه رویا رو واقعی کنم

که بی شک میتونم

پ.ن: دارم کتاب میخونم مردی در تبعید ابدی کتاب نرجسه چقدر غبطه میخورم به این علاقه ش ب کتاب خواستم واسش هدیه بگیرم لباس روسری گردنبند هرچی فکر کردم هیچی به اندازه ی کتاب نمیتونه خوشحالش کنه واسش کتاب مردی به نام اوه رو خریدم که تعریفشو شنیده بودم

پ.ن: مردی در تبعید ابدی داستان زندگی ملاصدراس وقتی فکر میکنم به اینکه اون آدم شبها تاصبح بدون اینکه اجباری باشه کتاب میخونده شرمنده ی خودم میشم که اینقدر وقتمو به بطالت میگذرونم باید یه ت اساسی به خودم بدم حیفه 

پ.ن: گاهی دلم برای خودم تنگ میشود.

پ.ن: آیدا و احمد تنهای دلتنگش یه تیکه از نامه ی شاملو به آیدا که چقددددر دلنشینه

پ.ن: هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


تیونینگ خودرو پارس آپشن وبلاگ محتوای عمومی یزد دانلود Liza's page BTC7500 Katie's style مطالب اینترنتی جديدترين کوتاه کننده لینک دین دین کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.